یکی از موانع درونی و جدی اعتمادبهنفس، این باور غلط است که « اعتمادبهنفس ذاتی است». برخی تصور میکنند اعتمادبهنفس، از طریق وراثت و ژنها منتقل میشود و خصلتی ذاتی است. این عده گمان میکنند چون اعضای درجهی یک خانواده و بهویژه پدر و مادرشان اعتمادبهنفس ندارند یا نداشتهاند، ایشان هم از آن محرومند. این باور از آن جهت خطرناک است که شخص را از هر نوع تلاش برای کسب و ارتقای اعتمادبهنفس ناامید و دلسرد میکند.
اعتمادبهنفس هرگز ذاتی نیست، میشود دودمان و اجداد شما از ویژگی اعتمادبهنفس بهرهای نبرده باشند و درعوض شما سرشار از آن باشید. از سویی، ممکن است در وجنات و سکنات اعضای خانوادهي شما اعتمادبهنفس موج بزند، اما شما کوچکترین نشانی از این ویژگی مثبت نداشته باشید.
مسلم بدانید که اعتمادبهنفس از جمله ویژگیهای اکتسابی است كه میتوان آن را ایجاد کرد و پرورش داد.
برای اثبات اکتسابی بودن اعتمادبهنفس، توجه داشته باشید که ما انسانها، تنها صفاتی را در دیگران تحسین میکنیم که اکتسابی باشد و آنان این ویژگی را با تلاش و جدیت و ممارست در خود ایجاد کرده باشند؛ و هرگز صفات ذاتی را تحسین نمیکنیم. بهعنوان مثال نمیگوییم آفرین که چشمهایت چون نرگس مست است و مرحبا بر تو که قامتی رعنا همچون سرو داری! آفرینگفتن ما در چنین مواقعی از آنجا مضحک است که هیچکس در زيبايي چشم یا بلندی قامتش کوچکترین دخالتی نداشته و این ويژگيها ژنتیکی است. ولی میگوییم: «آفرین، چه پسر مؤدبی…» چراکه نظم و ادب، ذاتی نیست و خود شخص، با تمرین و توجه و مداومت، آنها را به صورت عادت رفتاری درآورده است.
اعتمادبهنفس نیز از آن ویژگیهایی است که ما با مشاهدهی آثار آن در دیگران، لب به تحسین میگشاییم. همین پدیده بهخوبی روشن میسازد که این ویژگی قابل تحصیل است و میتوان آن را با تمرین کسب کرد.
کسی که پدر و مادری بیسواد دارد به بیسوادی و جهل محکوم نخواهد بود و میتواند تحصیل کند، چنان که بسیاری بودهاند و هستند که از خانوادههایی بیسواد یا کمسواد برخاستهاند اما با تلاش و اراده و همت فراوان، به مراتب بسیار بالای تحصیلی رسیدهاند.
البته ممکن است بپرسید همچنان که اگر پدر و مادر تحصیلکرده باشند در رشد و ارتقای تحصیلی فرزندشان فوقالعاده مؤثرند، آیا پدر و مادری که خود از خصيصهي ارزشمند اعتمادبهنفس برخوردارند، به ایجاد و تقویت آن در فرزند خود کمک شایان نمیکنند؟
البته پاسخ مثبت است. اما بيشك اذعان دارید تضميني وجود ندارد كه پدر و مادر تحصیلکرده، فرزندان تحصیلکرده به جامعه تحویل دهند و پدر و مادری که سرشار از خودباوریاند، هميشه هم فرزندی متکی به خود و دارای اعتمادبهنفس بار نمیآورند.
خانواده و پدر و مادر تنها میتوانند نقش تسهیلکننده و یاریدهنده را ایفا کنند و عامل مهم، خواستن، تمایل و همت و پشتکار خود شماست.
باور به اینکه اعتمادبهنفس پدر و مادر فرزندان را به کسب این ویژگی ترغیب میکند اما به هیچوجه تضمینکنندهی آن نیست، باید ما را بیش از پیش به تلاش برای تحصیل اعتمادبهنفس برانگیزد تا هم به خودمان کمک کنیم و هم به فرزندانمان، چه اکنون چه در آینده.
بنابراین برای اقدام به قصد ایجاد، بهبود یا پرورش اعتمادبهنفس، قبل از هرچیز این باور را در خود ایجاد کنید که اعتمادبهنفس اکتسابی است. شما در هر وضعيت که بزرگ شدهاید، در هر خانوادهای که رشد یافتهاید و در هر موقعیت ناگوار و نامطلوبی که پیش از این قرار گرفتهاید، باز هم می توانید خودباوری و اعتمادبهنفتان را ارتقا دهید. به جای اینکه ذهن را به اوضاع نامطلوب و نامساعدی معطوف کنید که به ضعف خودباوریتان منجر شده و به جای محکومکردن اوضاع و احوال و محیط اطرافیان، دراینباره فکر کنید که من میتوانم همهي این ضعفها را با تمرینهای ذهنی و رفتاری جبران کنم و فردی با اعتمادبهنفس فوقالعاده باشم.