مادري گله مند بود که کودکم اصلا اعتماد به نفس ندارد و بسيار خجالتي است. مي گفت: وقتي برايمان ميهمان مي آيد او مي رود و پشت در اتاقش پنهان مي شود. اگر هم با هزار اصرار و التماس بيرون بيايد، بدوبدو مي آيد و پشت سر من قايم مي شود. در مدرسه با کسي ارتباط برقرار نمي کند. زنگ هاي تفريح هم يا در کلاس مي ماند و يا در گوشه اي از حياط مي ايستد و ديگران را تماشا مي کند. اگر در کلاس از او سوالي بپرسند به واسطه ترس و خجالتش پاسخ نمي دهد. وقتي هم به پارک مي رويم هرچه مي گويم برو با بچه هاي ديگر بازي کن، همچنان به چادر من مي چسبد و امتناع مي کند.شايد اين درددل بسياري از والديني باشد که کودک يا حتي نوجوان خجالتي دارند. اولين توصيه ما به اين پدران و مادران دلسوز اين است که: «به کودکتان مسئوليت بدهيد». اين مسئوليت ها بايد به گونه اي باشد که او مجبور به ارتباط با ديگران باشد و يا حتي از منزل بيرون رود. مثلا به جاي اين که به او بگوييد: داخل قندان ها، قندبريز، به او پولي دهيد تا برود و از بيرون چيزي بخرد. اگر از اين کار هم امتناع مي کند، خريدها را براي شروع جذاب و خوشمزه کنيد. به عنوان مثال برود و براي خودش بستني بخرد. به تدريج فهرست خريدتان را بيشتر کنيد. مثلا نان و سبزي و ميوه بخرد و در کنارش يک خوراکي خوشمزه و دلخواه خودش را هم بخرد. منتها يادتان باشد حتما بايد به تنهايي برود و زمان ارتباطش با ديگران کم کم بيشتر شود. مراقب باشيد نگراني شما باعث عدم تفويض مسئوليت تان نشود. پدر و مادرهايي که نگران اين هستند که فرزندشان آسيب ببيند، به او مسئوليت نمي دهند. در حقيقت اين والدين به روح وروان و سلامت شخصيت و اعتماد به نفس کودک لطمه مي زنند. تفويض مسئوليت بايد با اعتماد و تشويق همراه باشد.يعني به او اطمينان دهيد که «مي تواند» و شما به او «اعتماد» داريد. هشدارهاي پياپي شما که مراقب باش چنين و چنان نشود بيشتر اضطراب او را افزايش مي دهد و عدم اعتماد شما را اثبات مي کند و وقتي کار انجام شد او را تشويق کنيد که چه خريد فوق العاده اي کرد و چقدر کارش را عالي انجام داد. حتي اگر کار را درست انجام نداد و مثلا چيز خوبي نخريد باز تشويقش کنيد که باري از دوش شما برداشته و شما ديگر مجبورنبوديد خودتان بيرون برويد. بنابراين اولين قدم براي درمان خجالت بچه ها کم رو، تفويض مسئوليت به همراه اعتماد و تشويق است.