۱-بازیهای جسمی:
این بازیها عمدتاً مبتنی بر فعالیتهای حرکتی و فیزیکی است. بیشتر این بازیها جنبۀ ورزشی و مسابقهای دارد. گرگم به هوا، نمونۀ بارزی از این دسته است.
۲-بازیهای تقلیدی:
در این شکل از بازیها کودک صرفاً میخواهد ادای دیگران را درآورد. این دیگران میتوانند اعضای خانواده یا غریبه باشند و این ادا درآوردن و تقلید میتواند از پوشش، حرکات و گفتار دیگری باشد. با عنوان نمونه کودک کُت پدرش را میپوشد یا کفش مادرش را به پا میکند و کیف او را به دوش میاندازد.
۳- بازیهای نمایشی:
در این بازیها، کودک تمایل دارد نقش دیگری را در قالب یک نمایش به طور کامل اجرا کند. خالهبازی، مامانبازی، دکتربازی و… در این گروه جای میگیرد.
۴- بازیهای نمادی:
در این بازیها کودک با ابزار و وسیلهای که هیچ تناسبی با موضوع ذهنیاش ندارد به گونهای که آن را تصور میکند بازی میکند . مثلاً چوبی را بین پای خود قرار میدهد سر آن را میگیرد و در خیال خود اسبسواری میکند. یا اینکه روی بالشی مینشیند و میگوید: این ماشین منه.
۵- بازیهای آموزشی:
این بازیها عمدتاً نیاز به اسباببازی دارد که کودک در آن تلاش میکند چیزی را درست کند. معروفترین شکل این بازیها لگو یا خانهسازی است.
۶-بازیهای خلاقیتی:
در این بازیها، کودک از هر وسیلهای که در اختیار دارد میخواهد با خلاقیت خود چیزی را طراحی کند. خاکبازی، گلبازی یا خمیربازی از این دسته است.
نکتۀ مهم: اگر شما میخواهید به کودکتان یک بازی خود یاد دهید یا او را در انجام آن تشویق کنید دقت کنید این بازی در یکی از این شش گروه بالا قرار گیرد تا آثار مثبتی که از بازی انتظار داریم حاصل شود. به این ترتیب آنچه اکنون روشن میشود اینکه بسیاری از بازیهای کامپیوتری علیرغم گسترش فراوان آن اصلاً نمیتواند بازی باشد.