تا همین چند سال پیش فقط این بانک ها بودند که مجهز به دوربین مدار بسته بودند تا رفتار مشتریان را زیرنظر بگیرد و اگر احیاناً دزد و سارقی قصد دستبرد از بانک را داشت از چهره و رفتارش تصویربرداری شود تا بعدها مورد پیگرد قرار گرفته و دستگیر شود. اما این روزها بسیاری از مراکز عمومی از جمله فروشگاه ها ومراکز خرید، ادارات، جاده های بین شهری،چهارراه های شلوغ شهری و حتی داخل آسانسورها مجهز به دوربین است و روزها بسیار به این جمله برخورد می کنیم که این مکان مجهز به دوربین مدار بسته است. اگر دقت کنید معمولاً بعد از مشاهده ی این نوشته ناخودآگاه با چشمانمان به در و دیوار دور و برمان نگاه می کنیم تا دوربین را پیدا کنیم که کجا نصب شده است. اما نکته اینجاست که اگر این دوربین ها از این جهت طراحی و نصب شده که در صورت ارتکاب جرم وخطا مجرم شناسایی و مجازات شود دیگر چه لزومی به نوشتن و اعلام آن است که این مکان دوربین دارد. پاسخ روشن است که اینها خودش می تواند سبب پیشگیری از جرم شود. شخصی که وارد فروشگاه می شود همین که با اعلام این نوشته ها در قسمت های مختلف فروشگاه متوجه دوربین ها می شود خود به خود جرأت نمی کند خطا کند. چرا که بیم رسوایی، آبروریزی و دستگیری و مجازات دارد. اساساً توجه به این که کسی اکنون ما را می بیند و رفتار ما زیرنظر است می تواند بسیار بازدارنده و سازنده باشد.
اما سوال اصلی اینجاست که مگر نه اینکه خداوند به صراحت در قرآن اعلام کرده است که : الم یعلم بانّ الله یری (آیا انسان نمی داند که خداوند او را می بیند؟) آیا به صراحت اعلام نشده است که تک تک رفتارهای ما را دو فرشته ای که همراه با ما هستند می نویسند و مکتوب می کنند؟ آیا به وضوع اعلام نشده است که اگر کوچک ترین کار خوب و بدی کنیم آن را می بینیم ؟( هم عمل مان را و هم نتیجه ی عمل مان را؟) اگر چنین است بنابراین چرا خطا می کنیم؟
باید گفت که ریشه ی این خطاهای ما دو چیز است: یا گاهی غافل می شویم و به این اعلام ها ونوشته ها و اخطارها کم توجه و بی توجهیم و یا اینکه نظارت خدا را باور نداریم. بنابراین برای اصلاح رفتارمان چاره ای نداریم جز اینکه اولاً باورهای خود را تقویت کنیم و ثانیاً پیوسته به خود یادآوری کنیم که این لحظه خداوند من را می بیند که اگر چنین اتفاقی بیافتد و این باور و توجه همیشه با ما باشد خلوت ها و جلوت ها و پنهان و آشکارمان فرقی نمی کند. در واقع دوربین های الهی از جهاتی قابل تأمل تر است و می تواند بازدارندگی و سازندگی آن بسیار بیشتر باشد. اول اینکه سارقی که به یک فروشگاه دستبرد می زند شاید ابتدا بتواند دوربین ها را از کار بیاندازد و بعد مشغول شود اما ما قادر به حذف و از کار انداختن دوربینهای الهی نیستیم. دوم اینکه دوربین های الهی حتی در خانه و در خلوت های خصوصی و شخصی ما نیز وجود دارد و سوم و مهم تر اینکه دوربین های الهی حتی نیت ها و گمان های ما را نیز تصویربرداری و ضبط می کند.
آیا واقعاً اگر کسی به این نظارت و دوربینهای الهی باور وتوجه جدی داشته باشد به همسرش خیانت می کند؟ آیا کسی برای فریب دیگران و جلب منفعت های خودش به کسی دروغ می گوید و سر او را کلاه می گذارد؟ آیا کسی برای دیگری نقشه می کشد تا او را اذیت کند؟ آیا کسی با پدر و مادرش بدرفتاری می کند و به آنها توهین می کند؟ آیا کسی در خلوت هایش دچار آلودگی می شود؟
قطعاً هیچ کدام از این ها رخ نمی دهد و اتفاقاً در نقطه ی مقابل همه دوست داریم در مقابل دوربین خوب جلوه کنیم و رفتارهایی شایسته و قابل تحسین انجام دهیم. مهربانی، وفاداری، احترام و خیرخواهی و راستگویی و کمک به دیگران به شدت رواج پیدا می کند و همه حتی در خلوت هایشان آنجا که هیچ کسی آنها را نمی بیند تلاش می کنند به گونه ای رفتار کنند که مشمول توجه و پاداش الهی قرار گیرند. چرا که برخلاف دوربین های زمینی که عمدتاً برای دستگیری مجرمین و پیشگیری از خطا نصب شده است دوربین های الهی خوبی ها و رفتارهای مثبت ما انسان ها را نیز تصویربرداری می کند تا به ما پاداشی فوق العاده داده شود.