گفتيم که تغيير کردن نياز به عزم جزم و خواستن قوي دارد و صرف اين که شما تمايل داريد و يا اين که بدتان نمي آيد که تغيير کنيد، چيزي عوض نمي شود. هميشه پشت هر حرکت جدي و ادامه دار، يک اراده و خواستن قوي وجود دارد. وقتي شما ميل به نوشيدن آب داريد با همه تمايل تان ممکن است همت نکنيد که سر يخچال که فاصله کوتاهي تا آن داريد برويد. اما وقتي به طور جدي عطش داريد و احساس تشنگي فراوان مي کنيد حتي اگر نيمه شب باشد و در بسترتان خوابيده باشيد از جا بلند مي شويد تا برويد و آب بنوشيد. تغيير کردن و موفقيت در اين زمينه به چنين عطشي نياز دارد. عطشي که شما را بلند کند، حرکت دهد و تا رسيدن به مقصد پيش ببرد. حال سوال اينجاست که چگونه اين احساس نياز را ايجاد کنيم و چه کار کنيم که با يک انگيزه و اراده قوي همين الان شروع به حرکت کنيم و تا زمان دست يافتن به نتيجه مطلوب آن را رها نکنيم. براي پاسخ دادن به اين سوال بايد ببينيم اساسا انگيزه چگونه ايجاد مي شود و افراد با انگيزه و مصمم چگونه فکر مي کنند و درونشان چه مي گذرد که تمام وجودشان «خواستن و حرکت» مي شود. جواب اين است: لذت و رنج. همه ما کارهايي را انجام مي دهيم که برايمان لذت بخش تر و خوشايندتر است. ما کارهايي را مي کنيم که احساس خوبي به ما مي دهد و هم چنين از کارهايي اجتناب مي کنيم و يا آن ها را رها مي کنيم که برايمان رنج آور و ناراحت کننده است. توجه داشته باشيد که الزاما خوبي و بدي کار در ما ايجاد انگيزه نمي کند. صرف اين که بدانيم درس خواندن خوب و مفيد است آن چنان به تحصيل رغبت پيدا نمي کنيم و دانستن اين که دروغ کار بدي است، براي ترک اين کار زشت در ما توليد انگيزه کافي نمي کند. شما براي اين که براي ترک يک عادت بد و تغيير رفتار، اراده تان را قوي و محکم کنيد بايد ذهن تان را پيوسته و شبانه روز از لذت و رنج پر کنيد. بايد مدام به رنج ها، خسارت ها و لطمه هاي آن فکر کنيد و به خصوص ذهن تان را به آسيب هايي معطوف کنيد که برايتان به شدت آزاردهنده و رنج آور است. در نقطه مقابل بايد به دستاوردها، بهره ها و پاداش هاي ترک آن عادت بد يا انجام يک کار خوب فکر کنيد و به ويژه بايد به پاداش ها و دستاوردهايي فکر کنيد که برايتان شيرين و لذت بخش است؛ به عنوان نمونه اگر شما قصد ترک سيگار داريد بايد مدام خود را اين طور تصور کنيد که در نتيجه ادامه اين کار سرطان گرفته ايد، ريه هايتان چرکي و عفوني شده، پزشکان جوابتان کرده اند و در تخت بيمارستان به حالت کما افتاده ايد. تصور کنيد که اين عادت رفتاري زشت، به شدت محبوبيت تان را تهديد کرده است و در ذهن ديگران، ضعيف و بي اراده هستيد. از طرف ديگر بايد در ذهن خود ببينيد که به واسطه ترک سيگار تا چه اندازه سالم، سرحال، شاداب، پرانرژي و دوست داشتني هستيد و چقدر از ناحيه خانواده، دوستان و اطرافيان تان به خاطر داشتن چنين اراده قوي و محکمي تحسين مي شويد. عمده کساني که ادعا مي کنند من هرچه تلاش مي کنم نمي توانم اين کار را ترک کنم و احساس مي کنم اراده اين کار را ندارم براي اين است که متاسفانه تکنيک لذت و رنج را به شيوه معکوس و منفي به کار مي گيرند. يک فرد سيگاري پس از نوشيدن چاي يا صرف غذا به سيگار فکر مي کند و در ذهن خود اين طور مي انديشد که الان کشيدن يک نخ سيگار چه لذتي دارد و هرچه بيشتر به اين لذت فکر مي کند و آن را در ذهن خود مي پروراند، بيشتر به سمت آن کشيده مي شود؛ بنابراين توجه داشته باشيد يکي از قدم هاي اوليه براي اين که با يک انگيزه بسيار قوي و اراده و خواستن خلل ناپذير در زندگي، اخلاق و رفتارتان تغييري جدي ايجاد و تا رسيدن به نتيجه مطلوب آن را مصمم دنبال کنيد، بايد فکرتان را مراقبت کنيد و به آن جهت بدهيد؛ به گونه اي که ذهن و قلب و وجودتان، آکنده از تصور لذت هاي ناشي از تغيير مثبت شود.