در مطلب گذشته خود گفتم که يکي از ناهنجاري هاي رفتاري و شخصيتي اين است که انسان بخواهد همه را از خود راضي کند و دل همه را به دست آورد. چنين شخصيتي معمولا جرأت «نه» گفتن ندارد و به هر تقاضا و پيشنهادي پاسخ مثبت مي دهد و گفتيم که اين ويژگي يک رفتار مثبت تلقي نمي شود. جلب رضايت ديگران و شاد کردن دل ديگران در صورتي يک خصلت مثبت و مستوجب پاداش الهي است که درستي انجام آن کار مسلم باشد. اما سوال اينجاست که ما چه وقتي بايد به پيشنهاد و تقاضاي ديگران جواب مثبت دهيم و چه وقتي بايد با جرأت تمام «نه» بگوييم؟
پاسخ اين است که درستي انجام يا عدم انجام هر کاري با رعايت سه نکته محرز مي شود.
۱- مشروع و مورد تأييد خدا باشد/ گاهي ممکن است دوست شما از شما تقاضايي کند که هرگز مورد تأييد خدا نيست بلکه يک معصيت و نافرماني است. اينجا بايد با شهامت تمام «نه» بگوييد هر چند او به شدت برنجد و آزرده خاطر شود.
۲- مقدور باشد/ گاهي کسي از شما درخواستي دارد که هرگز مقدور شما نيست. در چنين شرايطي پاسخ مثبت دادن، جز اين که شما را به اذيت و زحمت فراوان بيندازد و شما را تحت فشار قرار دهد و آن شخص را معطل کند نتيجه اي ندارد بنابراين اينجا هم بايد شجاعانه بگوييد «نمي توانم» و اگر خيلي دلسوز و خيرخواه هستيد کسي را معرفي کنيد که انجام آن کار در توان و قدرتش هست.
۳- اولويت داشته باشد/ اما توجه داشته باشيد که مشروع بودن و مقدور بودن کافي نيست. مثلا اگر دوست شما از شما کمکي مي خواهد و هم زمان مادر شما از شما تقاضا و انتظاري دارد اولويت با مادر است و بايد صريحا پاسخ منفي به دوستتان بدهيد که دست کم الان نمي توانيد کاري برايش انجام دهيد.
بنابراين هرگز نخواهيد همه را از خود راضي نگه داريد. جرأت داشته باشيد و اگر کاري يکي از ۳ شرط درستي و مصلحت را نداشت شجاعانه «نه» بگوييد. قابليت «نه» گفتن در شرايطي که کاري مشروع و مقدور نيست و اولويت ندارد نياز به تمرين مستمر دارد.