بخش قابل توجهی از اعتماد به نفس شما به تصویر ذهنی شما وابسته است. تصویری که شما در ذهن خود و دربارۀ خود دارید، نقش بسیار تعیینکنندهای در اندازهی اعتماد به نفستان دارد. دقت داشته باشید که در اینجا منظور تصویری نیست که شما از صورت و اندام و جسم و قالب فیزیکیتان دارید بلکه عملکرد و کارنامهی رفتاری شما مدنظر است. چه تصوری از خود دربارهی عملکردتان دارید؟ آیا شما خود را فردی موفق تلقی میکنید و یا فردی شکستخورده و ناکام؟ بدون هیچ تعارفی به این سؤال پاسخ دهید که در ذهنتان چه تصویری از خود دارید؟ اگر در ذهن خود خود را فردی ناکام و شکستخورده و ناموفق میپندارید مطمئن باشید تا زمانیکه این تصویر ذهنی و تلقی شخصی اصلاح نشود، اعتماد به نفستان بهبود پیدا نمیکند. برای اصلاح این تصویر ذهنی رعایت دو نکته بسیار ضروری است:
۱-موفقيتهاي پیشین خود را به ياد بياوريد؛
همهی ما در زندگي موفقيتها و شكستهایی داشتهايم. گاهي تلاشهايمان همان نتيجهاي را كه در جستجوی آن بودهايم در پي داشته و گاهي خلاف آن رخ داده است. بگذريم كه هرگاه (بهزعم ما) شكستي گریبانگیرمان شده، بعدها ديدهايم چقدر برایمان تجربيات مفيد به ارمغان آورده است.ما ميتوانيم در مرور گذشته، توجهمان را به ناكاميها، شكستها و نرسيدنها معطوف کنیم، که این کار نهتنها روحیهی ما را تضعیف میکند و باعث رنگ باختن شور و شوق و پدید آمدن افسردگی میشود، بلكه اعتماد به نفس را براي اقدام دوباره از ما ميگيرد. اما يادآوري موفقيتها، دستيابيها و كاميابيها، هم به ما انرژي مثبت ميدهد و هم اعتماد به نفسمان را براي حركت و تلاش بيشتر، افزايش خواهد داد.خيليوقتها، تا از کسی ميخواهيم قلم و كاغذي بردارد و گذشتهی خود را برايمان بنويسد، شروع ميكند به نوشتن شرح مفصل شكستها و ناكاميهايي كه تابهحال داشته است. سپس از او ميخواهيم بار ديگر شرح گذشتهی خود را بنويسد ولي اين بار همهی رویدادها را يادداشت كند: موفقيتها در کنار ناكاميها؛ پیروزیها علاوه بر شكستها.معمولاً فرد مورد آزمایش به تكاپو ميافتد تا ثابت كند در گذشته موفقيتي نداشته و هرچه بوده، شكست و ناكامي بوده است. به او تأكيد میكنيم موفقيتها الزاماً نبايد درخشان، چشمگير و بسيار برجسته باشد؛ بلکه ميتوان به موفقيتهاي كوچك هم اشاره كرد. اما گاهي فرد همين را هم انكار ميكند.علت فراموش کردن موفقيتها، همان علتِ از یاد بردن داشتههاست.وقتي شخص مدام مينشيند و پرونده شكستهاي خود را مرور ميكند، همانها در ذهنش برجسته ميشود و گاهي بهسبب شدت و دردِ تكرار ذهني و زباني، اين خاطره و تأثرات ناشي از آن سالها باقي ميماند. از سویی، چون موفقيتها را كوچك و كمرنگ ميپندارد از مرور آنها اجتناب ميكند و بهزودي این قبیل کامیابیها از ذهنش محو ميشود.شرح موفقيتهاي خود را بنويسيد. حتماً اين كار را انجام دهيد. به احتمال قريب به یقین در دل ميگویيد: «ای بابا! این کارهایی که من کردم نوشتن ندارد…» يا این کار را به بعد موكول ميكنيد.
بگذاريد خيالتان را راحت كنم: دست به كار شويد وگرنه براي اعتماد به نفس شما اتفاق مثبتي نميافتد! همچنان داريد اين سطور را ميخوانيد و جلو ميرويد؟! كافي است! بلند شويد، قلم و كاغذي برداريد و شرح موفقيتهايتان را بنويسيد.همهچيز را در تنظیم این فهرست لحاظ کنید، حتی اگر دستاوردی كوچك باشد؛ حتي اگر در کلاس اول دبستان نمرهی املای شما ۲۰ شده است!
موفقيت ميتواند انجام يك كار عبادي ـ معنوی مثل صدقه دادن و نماز خواندن و دعا كردن و شركت در يك جلسهی آشنایی با معارف باشد؛ ميتواند کمکی مفيد و ارزشمند باشد كه در حق دوست یا همسایهتان انجام دادهايد؛ ميتواند يك موفقيت تحصيلي و شغلي باشد؛ میتواند اتمام یک کار جزئی اما نیمهتمام باشد که سرانجام آن را به پایان رساندهاید! حتي ميتواند ايجاد يك صفت اخلاقي خوب در خود باشد. حتي مطالعهی اين كتاب تا همين قسمت هم نوعی موفقيت است چراکه شما خواستهايد وضعیت اعتماد به نفستان را بهبود بخشید و اين كتاب را به دست گرفتهايد و تا اينجا مطالعه كردهايد.دفترچهاي كوچك تهيه كنيد و هر موفقيتي مربوط به گذشته را كه بهمرور به يادتان ميآيد در آن بنويسيد. مرور و يادآوري اين موفقيتها، احساسِ توانمندی را در شما تقويت ميكند. به خود بگويید اگر در گذشته توانستهايد موفق شويد، پس باز هم ميتوانيد.شما قبلاً كه آگاهي و تجربهی كمتري داشتهايد توانستهايد موفقيتهايي كسب كنيد؛ اكنون با وجود تجربه و آگاهي بيشتر، مجال و توانمندي شما نیز بيشتر است. فقط بايد باور كنيد كه ميتوانيد. حتي سعي كنيد احساس شيرين و خوشايندي را كه در نتيجهی كسب پيروزي و موفقيت پیشین به شما دست داد، به ياد بياوريد.نترسيد. این کار هيچ اشكالي ندارد! دقايقي خود را در بحر موفقيتهاي گذشته و احساس مثبت ناشي از آن غوطهور سازید. از اين يادآوري، عقل و قلب خود را سرشار از باور و احساس مثبت كنيد.
۲-از مرور شكستها و ناكاميها دست برداريد؛
مرور پيوستهی شكستهايتان، آفت جدي اعتماد به نفس شماست. ممكن است بگویيد ميخواهيد از گذشته درس بگيريد و آن را چراغ راه آينده كنيد. بسيار خوب، يك بار بنشينيد و تمام درسها و تجربههاي ناكاميهايتان را تجزیه و تحلیل و يادداشت كنيد، و بعد از جمعبندی پیامها و پیامدهای این ارزیابی، ديگر پروندهی آن را ببنديد. شما که مدام گذشتهی تأسفبارتان را مرور میکنید، نباید از خود بپرسید اين چه درس گرفتن و تجربهآموزي است كه تمام نميشود؟!شما خاطرهی شكست عاطفي، شغلي، مالي، تحصيلي و حتي ارتباطي را بارها و بارها مرور ميكنيد و اين مرور بیپایان، صرفاً احساسِ «نميتوانم» شما را تقويت ميكند.برفرض براي قبولي در آزمونی بسيار مهم، ماهها تلاش كردهايد و زحمت كشيدهايد ولي نمرهی لازم را كسب نكردهايد. اگر روش مطالعه، برنامهریزي يا تلاشتان دچار نقصان بوده، درس بگيريد و روش خود را اصلاح كنيد. ولي مرور مداوم خاطرهی آن ناكامي غير از آنكه اعتماد به نفس شما را تهديد كند و يكي از علتهاي افسردگي احتمالیتان باشد، ثمری نخواهد داشت.
تجدید خاطرات تلخ و مرور اتفاقات ناراحتكنندهی گذشته، از لحاظ روحي به شما آسيب ميزند. آدمهاي ناموفق و افسرده، عمدتاً مشغول مرور خاطرات تلخ خويش هستند و صفحات غمبار دفترچهی خاطرات خود را بارها و بارها ورق میزنند. وقتي از يكي از مربيان حرفهاي فوتبال، پس از شكست خوردن در مسابقهای حیاتی ميپرسند، «اكنون چه احساسي داريد و چه چيزي ذهن شما را مشغول كرده؟» بلافاصله ميگويد: «تمام فكرم اين است كه در مسابقهی بعدي چگونه ميتوانم موفق شوم!» او حتي يك لحظه هم به عزاداري براي شكست خود مشغول نميشود.
گاهي ما در سوگ شكستهاي خود ماهها رخت عزا به تن ميكنيم و با اشک ریختن بر دفتر خاطرات گذشته، از تلاش بازميايستيم و امروز و فردايمان را هم بر باد میدهیم.
با خودتان عهد ببنديد كه ديگر هرگز راجعبه گذشتهها فكر نكنيد. امروز روز تولد شماست. روز پوست انداختن و از پیلهی گذشتهها به در آمدن! چند بار زمين خوردهايد؟ چند بار جز ناکامی نصیبی نبردهاید؟ چند بار درها را به روی خود بسته دیدهاید؟ همان بهتر که به خاطر نياوريد! همان بهتر که پاسخ این پرسش را ندانید! اصلاً شما خاطرهاي از گذشته نداريد چراكه امروز به دنيا آمدهايد. اگر هم بر يادآوري گذشته اصرار داريد صرفاً موفقيتها، دستاوردها و كاميابيهاي خود را مرور كنيد.
اگر هم ناخواسته یاد شكستها و تلخيهاي گذشته به ذهنتان آمد، بلافاصله حواس خود را پرت كنيد؛ تغيير موقعيت دهيد، بلند شويد برويد آبي به سر و صورتتان بزنيد. به يك دوست صمیمی زنگ بزنيد. اگر هم در طول روز فكر شكستهاي گذشته بارها و بارها فضاي ذهنتان را اشغال كرد، هر بار همين كار را كنيد و بکوشید با تغيير وضعيت، سمتوسوی افكار خود را تغییر دهید. اگر مدتي چنين كنيد، ايمان داشته باشيد كه آن خاطرهی ناخوشايند، بهمرور در ذهن شما كمرنگ و چهبسا محو ميشود. اینکه گذشتههای تاریک و تلخ را از صفحهی ذهنتان پاک کنید خطری ندارد؛ آنچه خطرناك است اين است كه شما عمداً و آگاهانه بر ناكاميهايتان تمركز كنيد.